کتاب تبصره العوام فی معرفه مقامات الانام : بخشی از کتاب: ?بدان که فلاسفه، عالم را قدیم گویند و نفی صانع کنند و صانع را علت اول خوانند گویند: عالم معلول علت اول است و هر دو با هم بودند، چنان که قرص آفتاب و نورش. و گویند: اول چیزی که از علت اولی پدید آمد، عقل بود و او به منزلت دوّم است از علت اولی، در عدد، نه در قدم، و آن راعقل کلى و فعال خوانند. و گویند: این عقل آن است که در قرآن آن را قلم بخوانند و تأثیر این عقل در نفس، همچو تأثیر قلم باشد در لوح و گویند: که نفس آن لوح است که در قرآن است و نفس را سیوم گویند در عدد. و گویند: عقل جزوی است که بدان نیک از بد و نفع از ضر بدانند، قوتی است از قوتهای نفس کل. و گویند: عقل ساکن است، حرکت نص کند، و نفس در عقل ثابت است، و همیشه نفس متحرک بود و عقل چون خواهد که علم علت اول بداند، متحرک شود، به حرکتی راست. و گویند: نفس در عالم عقلی چون مشتاق علت اول شود، به واسطه ی عقل به علت اولی رسد و گویند: علت اولی داند که عقل معلول وی است و جز از این هیچ نداند و...
0 نظر