کتاب نبرد هیولاها(42)کارنی ورا، کفتار بال دار : بخشی از کتاب: کفتار غولپیکر هنگام غریدن دندانهای تیزش را نشان داد، به سوی توبیاس حمله کرد و نفس بدبویش را به طرف صورت او فرستاد. نفس توبیاس از آن بوی بد بند آمد. نفسهای کفتار هوا را مهآلود کرد و داخل مه جرقههایی درخشید. مه آتشین مقابل هیولا شناور ماند، اما بعد ناپدید شد. توبیاس به عقب خزید. بعد توانست بلند شود و روی پاهایش بایستد. او درحالی که به سوی دریاچه فرار میکرد، فریاد زد: «کاروای! بدوا» از پشت سرش صدای هیجان زدهی بچه کفتارها را شنید که روی برفها دنبالش میدویدند و...
0 نظر