کتاب قهرمان : از بین تمام لباسهای مبدلی که تا به حال پوشیدهام، این یکی را بیشتر از همه دوست دارم. موی قرمز تیرهام را، که با رنگ بور مایل به سفید همیشگیام تفاوت فاحشی دارد، تا بالای شانهام کوتاه کرده و بعد پشتسرم به شکل دماسبی چشمان خودم طبیعی به نظر میرسند. پیراهن چروک و نامرتبی پوشیدهام که دکمههای نقرهایاش در نور لامپهای خیابانی برق میزنند، کت نظامی نازک، شلوار سیاه، چکمههایی با نوک فولادی، و شالی کلفت و خاکستری که دورگردن، چانه، و دهانم پیچیده شده است. کلاه تیرهای که سربازها میپوشند هم روی پیشانیام پایین کشیدهام، و یک خالکوبی نقاشی شدهی بزرگ کل نیمهی سمت چپ صورتم را پوشانده و...
0 نظر