کتاب کوچه های روشن پروار : چکیده: شعر ابراهیمی شعر زندگی است، شعر دردهای جامعه و کاستیهای زندگی روزمره است. محمود ابراهیمی وجدان بیدار زمان خویش است و بدون در نظر گرفتن ویژگیهای هنری اشعارش، اولین چیزی که با خواندن شعرش به نظر میرسد، روحیه آزادمنشی این شاعر صمیمی است. ابراهیمی در این دفتر شعر،که شامل غزل، رباعی، دوبیتی، نیمایی و سپید است، آثار زیبا، شیرین و دلنشینی دارد. تصویرهای ناب، ترکیبهای بدیع و قدرت خیالپردازی ایشان به خصوص غزلهایش بسیار قابل تأمل است. بخشی از کتاب: نفس جاده گرفتم شبی از شبهایم آمدم، کس نشنیدهاست صدای پایم گرچه دیوار به دیوارِ عقاب آمدهام بال و پر بسته به باغ لب تو میآیم باورم نیست که کس نیست میان من و تو وای اگر کوچهبنبستکند رسوایم تا که دریای دلم موج نریزد در خویش بر درِ دل زدهام خیمه، تو را میپایم آسمانم همه ابری است در اندوه سکوت بیصدا با دل خود حلقه به در میسایم باز کن در که ز بیمهری تو میترسم بشکند جاده و از ره نرسد فردایم
0 نظر