کتاب شعرها و یادهای دفترهای کاهی : چکیده: شعرها یا یادها مخلوط میشود و چارهای هم نیست. سالها را از حافظه بیرون میآورم و در شعرها جا میدهم. شعرها جای امنی است. در شعرها سالها را جا میدهم که از سرمای زمستان و گرمی تابستان صدمه نبینند. شعرها جای امنی است رنج حرمان عشق تعجب را هم در شعرها جا میدهم. دیگر در این شصت و هفت سالگی شعر جای امنی است. گاهی با فنجان چای به شعرها پناه میبرم. زنانی را که دوست داشتم از حافظه بیرون آوردهام، فنجان چای را به آنها تعارف کردهام. در باران بود، از حافظه بیرون آمدند. چتری سیاه را به آن زنان دادم و سپس فنجان چای را نوشیدند و در شعرها خانه کردند. پیله بافتند، پروانه شدند و...
0 نظر