کتاب عروس آب : بخشی از کتاب: دلکندن کار آسانی نبود. فکرش را هم نمیکردم پشتپا زدن به روزمرگیهایی که خفتِ گریبان آدمی را چسبیده، این همه سخت و دشوار باشد. تا تمام و کمال وارد معرکه نشوی؛ دوست داشتنها، تعلقات گاه پیشپاافتاده، و شاید خیلی چیزهای سهل و گاه ممتنع، این چنین رخ نمینماید. قدم اول را که برمیداری آن وقت است که پوست تنت به گزگز میافتد. انگار مایعی چرک و به گنداب نشسته، که پیش از این جایی میان رگهات رسوب کرده باشد، با وردی جادویی به حرکت درآمده، و لحظه به لحظه تمام اعضا و جوارحت را نقطه به نقطه مال خود میکند و...
0 نظر