کتاب رمان جاویدان-سفر به مرکز زمین : پسری نوجوان به نام اَکسِل همراه با عموی پروفسورش و هانس که راهنمای آن هاست از دهانه ی آتشفشانی در ایسلند پایین می روند و سفر پرماجرا و اسرارآمیزشان به مرکز زمین آغاز می شود، سفری که شاید هرگز از آن زنده برنگردند. قسمتی از کتاب: اکنون که به رخدادهای آن روز پرحادثه فکر می کنم، سخت می توانم واقعیتِ ماجراجویی هایم را باور کنم، ماجراجویی هایی شگفت انگیز که وقتی یادشان می افتم، بهت زده می مانم. عمویم مردی آلمانی بود که با خاله ام، زنی انگلیسی، ازدواج کرد. عمو که به خواهرزاده ی یتیم و بی پدرش بسیار وابسته بود، من را دعوت کرد تا در خانه اش در سرزمین پدری، زیر نظر خودش مطالعه و تحقیق کنم. خانه در شهری بزرگ بنا شده بود و عمویم، استاد فلسفه، شیمی، زمین شناسی، کانی شناسی و علوم دیگر بود و ...
0 نظر