کتاب آموزش به روش مونته سوری(پرنده ی مجروح) : یک روز صبح لیو و امی کنار پنجره نشسته بودند و نقاشی می کردند. ناگهان چیزی به پنجره خورد. تق! یک پرنده بود! امی گفت : پرنده بیچاره، امید وارم زخمی نشده باشد. لیو گفت: هیچ حرکتی نمی کند. بدو بریم ببینیم چی شده. امی جیغ زد: نه بهش دست نزن! مامان با یک جعبه که کف آن را پارچه ای نرم گذاشته بود، به سمتشان آمد. مامان توضیح داد که بهتر است به پرنده دست نزنیم، تا بوی بدنش را حفظ کند. اگر این بو از بین برود پدر و مادرش نمی توانند او را پیدا کنند. مامان به آرامی پرنده را در پارچه پیچید و در جعبه گذاشت... امی و لیو جعبه را جلوی پنجره روی میز گذاشتند و ...
0 نظر