کتاب آموزش به روش مونته سوری(گردش طبیعت) : امروز لیو و امی با پدر و مادرشان برای گردش در طبیعت به بیرون از شهر می روند. فضای سبزی که برای رفتن انتخاب کرده اند دور است و باید صبح زود را بیافتند. اول همه تند راه می رفتند. بعد کمی آرام تر راه رفتند... کمی جلوتر او یک برگ قرمز رنگ، یک سنگ سفید و یک پر سیاه کلاغ را در سبدش گذاشت. امی حلزونی را دید که خیلی یواش تر از او حرکت می کرد. لیو گفت: من هم یکی ار آن ها پر ها را می خواهم! و شروع کرد به جستجو کردن در میان برگ ها. مادر و پدر: بچه ها! با این سرعت شما ما هیچ وقت به جایی که می خواهیم برویم نمی رسیم. امی: مامان! بیا ببین! لیو: بابا ببین چه چیز با مزه ای پیدا کردم! این چیست؟ و ...
0 نظر