کتاب دنیای آدم نباتی2-مادر آدم نباتی : روبات آشپز خانه 013 مشغول جمع کردن میز شام است. تارا روی مبل لم داده، سرش به وی دی گرم است. احتمالا دارد با پاشا صحبت می کند. حتما همان حرف های همیشگی و ذوق زدگی از اینکه به کشور نظارت بر آدم نباتی ها فرستاده شده ایم. پنج هفته از آمدنمان به اینجا می گذرد. از یک هفته ی دیگر دوره های درسی مان شروع می شود. یک ماه و نیم به ما فرصت داده اند تا به زندگی جدیدمان عادت کنیم. من که هنوز عادت نکرده ام. دلم برای کشور نوجوانان تنگ شده. وقتی این اسم را می گویم، تارا با من دعوا می کند. همه اش می گوید: "راما، چقدر غر می زنی!" من غر نمی زنم. فقط دلم برای اتاقم و فضای باز کشور نوجوانان تنگ شده و ...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر