داستان های شاهنامه(46)بازوبند سرخ

کتاب داستان های شاهنامه(46)بازوبند سرخ : هر کشور و سرزمینی به شکلی خود را به جهان معرفی می کند. ایران نیز از گذشته های دور تا اکنون خود را با شاهنامه معرفی کرده است. چرا که شاهنامه یکی از بزرگترین حماسه های جهان است. و ما ایرانیان نیز در عرصه زبان پارسی و فرهنگ ایرانی وامدار تلاش بی دریغ فردسی، حماسه سرای بزرگ ایران و جهان هستیم... سهراب، جوان 10 ساله چنان مرد جوان بود. هفت نوجوان دیگر همسن و سال او دورش بودند. با یک یک آنان دست و پنجه نرم می کرد. یکباره همه به او یورش آوردند. این دست، آن پا، دیگری کمر و یکی گردنش را گرفت. با هم فریاد کشیدند تا او را به زمین بزنند که سهراب، گرد خودش چرخید و هفت پسر را به این سو و آن سو پرتاب کرد. به طرف هر کدام رفت، او گریخت ...