شرلوک هولمز(1)فرشتگان انتقام

کتاب شرلوک هولمز(1)فرشتگان انتقام : استامفورد در حالی که روی سه پایه‌ی بلندی می‌نشست، سه پایه‌ی دیگری را به طرف من هل داد و گفت: " ما به خاطر کاری به اینجا آمده‌ایم، دوستم به دنبال خانه می‌گردد و چون شما قبلاً به من گفته بودید کسی را پیدا نکرده‌اید که با او هم‌خانه شوید، فکر کردم بهتر است شما را با هم آشنا کنم." ظاهراً شرلوک هولمز از این که با من هم‌خانه شود خوشش آمد و گفت: در خیابان بیکر خانه‌ای دیدم که ازآن خوشم آمده و فکر کنم کاملاً برایمان مناسب باشد. خب حالا بگذار ببینم چه عیب و ایراد‌هایی دارم؟ گاهی در لاک خود فرو می روم و چند روز هیچ حرفی نمی‌زنم. در این مواقع، نباید فکر کنی که آدم عبوس و بد‌اخلاقی هستم. فقط بگذار در حال و هوای خودم باشم تا خیلی زود دوباره سرحال شوم و...