شرلوک هولمز(4)روبان خالدار

کتاب شرلوک هولمز(4)روبان خالدار : چه اتفاقی افتاده؟ جایی آتش گرفته؟ نه، قضیه به یک ارباب رجوع برمی‌‌گردد. ظاهرا خانم جوانی که بسیار آشفته است این‌جا آمده و می‌خواهد مرا ببیند. او الان در اتاق نشیمن منتظر است. وقتی خانم جوانی در این ساعت صبح در خیابان‌های پایتخت راه می‌افتد و مردم را کله‌ی سحر از خواب بیدار می‌کند، به‌گمانم باید پای موضوع خیلی مهمی در‌میان باشد. از آن‌جا که این پرونده ممکن است خیلی جالب باشد، با خودم گفتم که تو حتماً دوست داری از اول در جریان آن قرار بگیری. بنابراین فکر کردم که باید در هر صورت تو را بیدارکنم و این فرصت را از تو دریغ نکنم! دوست عزیز، من چنین موقعیتی را به هیچ قیمتی از دست نمی‌دهم. و...