کتاب دور از دیار و قلمرو : کامو داستانهای ششگانهی «دور از دیار و قلمرو» را از سال 1952 آغاز کرد، اما فقط در سال 1957 منتشر شد. علتش را نمیدانیم، به احتمال این داستانها را طی این پنج سال نوشته و بعد به صورت مجموعهای با عنوان آخرین داستان آن منتشر کرده است. به هر حال این امر اهمیت چندانی ندارد و برای ما هم فرقی نمیکند. آن چه مهم است موضوعهایی هستند که در این داستانها آمدهاند و سبک نوشتاری آنها که با سایر آثارش میتوانم بگویم به کلی متفاوت است، شاید به استثنای «مرگ شادمانه» و تا اندازهای «سقوط» که همین سبک و سیاق را دارند. خوانندهای که دو رمان اصلی «بیگانه» و « طاعون» را خوانده، در این داستانها کاموی دیگری را مییابد. این تفاوت طرز فکر میان دو رمان یاد شده در بالا که به فاصلهی پنج سال از هم منتشر شدند نیز به چشم میخورد. در "بیگانه" شصخیت اصلی آدمی است سرخورده از اجتماع و همهی کارهایی که میکند از پیش نیندیشیده و حتی میتوان گفت بیخردانه است، به راستی انگار دنبال بهانهای میگردد تا بمیرد و... داستانهای این مجموعه، میان عالم رؤیا و واقعیت در نوسان هستند. البته موضوع اصلی در همهی آثار کامو مبارزه علیه بیدادگریهای اجتماع است، حتی رمان بیگانه هم با همهی بیتفاوتیها و پوچگراییها، به شکلی با این طرز فکر او پیوند دارد. شخصیت اصلی دست پروردهی همین اجتماعی است که پول و قدرت بر آن حکم میراند و اگر چنان ویژگیهای روحی و اخلاقی پیدا کرده به این دلیل است که جامعه هیچ انگیزهای برای علاقهمند شدن به زندگی در اختیارش نگذاشته است و...
0 نظر