کتاب احتمال عکس و انزوا : تو خواب بودی. روی یک تخت، توی اتاقی که هیچی توش نبود. همهی اتاق خالی بود. کف اتاق موزاییک بود و گچِ دیوارهایش دم به سیاهی میزد. پنجره باز بود رو به دریا. پارچهی سفیدی که به دیوار بود در دست باد تکان می خورد.. تو اما همچنان روی تخت خواب بودی. ملافهای سفید هم کشیده بودی روی خودت، تا زیرگردن. مثل مُردهها، دقیقاً مثل مُردهها. تختِ تو ساده بود، چوبی و کوتاه، بدون تاج و لبه و هر چیز دیگر، ساده ساده. من توی اتاق راه میرفتم و نمیتوانستم حرف بزنم. صدام قفل شده بود، در نمیآمد انگار. داشتم دیوانه میشدم، هی میخواستم داد بزنم و نمیشد. اتاق در نداشت. تنها راه خروجش همان پنجره بود، رفتم سمتِ پنجره، پایین را نگاه کردم، ارتفاع خیلی زیاد بود، اتاق روی یک جزیره بنا شده بود که سطحِ آن هماندازهی سطح اتاق بود. پایین تا چشم کار میکرد فقط آب بود. آب بود و هیچ چیز دیگری نبود. نردبانی بلند بیرونِ پنجره بود. نمیفهمیدم به کجا تکیهاش دادهاند. هرچی دستم را دراز کردم تا برسم به نردبان نرسیدم. تو اما از خواب بیدار نمیشدی و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر