کتاب رمان های کلاسیک نوجوان-رابینسون کروزو : نام من رابینسون کروزوئه است. در سال 1692 میلادی در یکی از شهرهای انگلستان به نام یورک به دنیا آمدم. من از سه فرزند خانواده، کوچکترین آنها بودم. بزرگترین برادرم سرباز بود و در جنگ با اسپانیا کشته شد. برادر وسطیام مثل آب خوردن ناپدید شد و خبری از او نشد که نشد. یک روز از خانه خارج شد و دیگر هرگز برنگشت. پدر و مادرم که دو فرزندشان را از دست داده بودند، دیگر حاضر نبودند مرا از دست بدهند. پدرم از من میخواست وکیل شوم و در خانه کنار آنها باشم. اما من شیفتهی ماجراجویی و سفر به سرزمینهای دوردست بودم. دلم میخواست یک دریانورد شوم. یک روز صبح، پدرم مرا صدا کرد تا به اتاقش بروم. او مردی آرام، سختگیر و بسیار تیزهوش بود. برای مدتی طولانی درباره ی رؤیاهای جوانی با من حرف زد. پدرم برای تأمین یک زندگی خوب و راحت برای خانوادهاش خیلی سختی کشیده بود و...
0 نظر