تخفیف ویژه!
کد شناسه :64466

سرمگس4-مامان بزرگی که سرمگس...

700,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)

کتاب سرمگس4-مامان بزرگی که سرمگس... : پسربچه‌ای به اسم ویز توی خانه مگسی را نگه می‌داشت. هیچکس نمی‌دانست چرا ویز، مگس را حیوانِ خانگی خودش کرده بود. مگسش را هم صدا می‌کرد سَرمگس. روزی از روزها ویز رفت تا به مامان بزرگش سَر بزند. سَرمگس هم باهاش رفت. مامان بزرگ ویز را که دید، قند توی دلش آب شد. دوید نوه‌اش را بغل کند. ویز گفت: «سلام مامان بزرگ! حیوان خانگی‌ام را هم آوردم. ببینَش...» مامان بزرگ گفت: قًوپ پ پ! و سَرمگس را قورتش داد. ویز نفهمید چرا مامان بزرگ سَرمگس را قورتش داد. سَرمگس از سوراخی عمیق و تاریک پایین رفت. پایین سوراخ رسید به یک جای نَمناک. کمی این وَر و آن وَرش را نگاه کرد. و بعدش دلش خواست ازآنجا برود. پرواز کرد برود بالای سوراخ. که همان وقت، مامان بزرگ عنکبوتی بلعید تا سَرمگس را بگیرد. و پرنده‌ای رفت بالا تا عنکبوت را بگیرد و...