کتاب شعر معاصر باران(سید علی صالحی) : ما راهی سفر از جانب دریا بودیم، که همان ابتدای راه آوازمان دادند: پیش از رسیدن به آن همه پُل های پیشِ رو، مسیر سایه و مقصد آفتاب را مشخص کنید! ما ساده بودیم گولمان زدند. رفتیم که انعکاس روشن دریا را در آواز یکی قطره جستجو کنیم، دیدیم بیشتر کلمات حتی کدبانوی کوچک گریه ها را نمی شناسد. آیا دیگر هیچ پروانة مُرده ای از لای کتاب کهنه برنخواهد خاست؟ رفتیم، بی که برگردیم و پشت سر لااقل از سرنوشت ستاره و سوسن سراغی بگیریم، فقط به هوای پُرسشی از یک پیالة آب خسته و بی خبر از خوابِ تشنگی گفتیم که به دریا رفتگان از پی ما می آیند، آمدند، غریب و آزرده هم آمدند و...
0 نظر