کتاب شاه توت ابریشمی دختر خدا : اتاق یک فضای تقریباً دو در سه متری داشت با یک میز چوبی قدیمی در وسط، مانی به جای فکر کردن به عواقب حرف هایش، با انگشت هایش بازی می کرد. با خانواده ای که از همسرش سراغ داشت، حرف زدن با وکیل تسخیری کاملاً بی فایده بود. این مرد هم نمی توانست کمکش کند، با وکیل بی وکیل، عاقبت کار مشخص بود چه می شد، کاری از دستش بر نمی آمد. کاری از هیچ کس ساخته نبود. چشم های میشی مانی به پرونده ی نیمه بازی بود که وکیل لا به لای آن چیز هایی یادداشت می کرد، وکیل زیر چشمی به مانی نگاهی انداخت. حالا نگاه مانی به قلمی بود که باید روی چند برگ می جنباندش و... کتاب شاه توت ابریشمی دختر خدا توسط انتشارات معین چاپ شده است.
0 نظر