کتاب سه تار : بخشی از کتاب- یک سه تار نو و بی روپوش در دست داشت و یقه باز و بی هوا راه می آمد. از پله های مسجد شاه به عجله پایین آمد و از میان بساط خرده ریز فروشها و از لای مردمی که در میان بساط گسترده آنان دنبال چیزهایی که خودشان هم نمی دانستند، می گشتند، داشت به زحمت رد می شد. سه تار را روی شکم نگه داشته بود و...
محصولات مرتبط
500,000 ریال
تالار ستاره2
950,000 ریال
تالار ستاره3
750,000 ریال
لیدو کایین
1,050,000 ریال
نوازنده
880,000 ریال
شعبده باز
500,000 ریال
هنوز هم میخندم
1,500,000 ریال
تویی در من
1,200,000 ریال
صد برادر
1,150,000 ریال
کلارا و خورشید
240,000 ریال
0 نظر