كتاب بري بي عرضه 4-بري بي عرضه وتعطيلات نكبتي - بهترين دوستم « بانكي » گاهي انگار سگ كوچولويم است. براي همين آن روز كه ديدم از يك گربه كوچولو خوشش آمده، خيلي برايم عجيب بود. حدود هشت ميليون سال پيش بود. من و بانكي داشتيم از مدرسه برمي گشتيم كه رسيديم جلوي فروشگاه فيكو. تابستان در راه بود و ويترين هاپر بود از وسايل شنا و چيزميزاي تعطيلات و...
Menu
≡
╳
0 نظر