کتاب رابینسون کروزوئه - بخشی از کتاب: دو برادر داشتم، برادر بزرگم افسر دسته ای از سپاهان انگلیسی بود که در جنگی که در(دونکرک) با سپاهیان اسپانیایی کرد کشته شد، اما از سرگذشت برادر کوچکم نه تنها من خبر ندارم بلکه پدر و مادرم هم نمی دانند که پایان کار او چگونه بوده است. حالا نوبت آن رسیده است که از خودم برای شما صحبت کنم. من از کوچکی به آموختن هیچ پیشه ای مایل نبودم و نمی خواستم وقت و همت خود را صرف کاری کنم که برای زندگی آینده ام سودمند باشد، پدرم در آموزش و پرورش من سعی فراوان می کرد و می خواست وکیل مدافع نامداری شوم اما همه ی فکر و اندیشه ی من دائم دنبال شادمانی و سرگرمی بود و می خواستم که همیشه روی دریاها و اقیانوس های پهناور سفر کنم و...
0 نظر