تخفیف ویژه!
کد شناسه :73548

ماجرهای شیرین از زندگی شیرین یک فرماندار

200,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب ماجرای شیرین از زندگی یک فرماندار : بخشی از کتاب: در که باز شد، لحاف را کشید روی سرش. (الان می یام. به مامانت بگو. صبحونه را حاضر کنه. من یه کم دیگه می خوابم. بعد میام.) دختربچه لحاف را کنار زد. (صبح بخیر آقای فرماندار.) مرد سرش را زیر بالش کرد. (اه... برو بذار بخوابم! الان خواب از سرم می پره! برو!) بالشت را کنار زد. (آقای چی؟!) دختر زد زیر خنده. (آقای فرماندار! شمارش آرا تموم شده؛ شما شدین فرماندار.) آقای فرماندار چشم دوخت به دخترش. (شوخی می کنی؟!) (نه حقیقت داره؛ شما شدین فرماندار شهر.) و...