کتاب خیالبافی ها(جلد اول) : یکبار بی هوا و اتفاقی، کاملا اتفاقی چشمت می‌افتد به عکس کسی که خیلی وقت است، فراموشش کرده ای دلت می‌خواهد هر چه بدوبیراه در طول سال‌های زندگی‌ات یاد گرفته‌ای را نثارش کنی؟ ناسزا می‌گویی. و با غیض و نفرت تک‌تک اعضای صورتش را نگاه می‌کنی و باز به صاحب عکس بدوبیراه می‌گویی آن‌قدری که هر که از دور تماشایت کند، میخ‌کوب رفتارت میشود و خودت هم هاج و واج میمانی که این همه نفرت را کجای دهانت پنهان کرده بودی، که حالا داری یک‌ریز بر زبان می‌آوری؟
محصولات مرتبط
105,000 ریال
نت هایی برای بلبل چوبی
500,000 ریال
حدود
110,000 ریال
دم های بی وادم
100,000 ریال
بیگانه
80,000 ریال
بادها کجا می میرند
129,000 ریال
سکوت فرفره ی کوچکی بود که در باد می چرخید
55,000 ریال
دنیا چشم از ما برنمی دارد-158
90,000 ریال
عریضه نویسی های خیابان خیام
80,000 ریال
0 نظر