کتاب رنگین کمان رویاها : بخشی از کتاب: ?داستان غمانگیز «فیلمی بسیار خوب از یک نابغه با چند صحنهی درخشان» یا «در یک قدمی یک شاهکار» به طور دنباله دار در فیلمهای بعدی ولز تکرار شد. داستانهایی گاه سطحی که در کارگردانی اوج میگرفتند و پرو بالشان در تدوین دوباره چیده میشد تا به شکل آثار متعارف صنعتی درآیند، از یک سو بر نبوغ وی صحه میگذاشتند و از سوی دیگر موقعیتی برای کنترل همین نبوغ فراهم میساختند. پس از امبرسون ها، ولز نزدیک به دو دهه میان آثار جنایی و شکسپیری در نوسان بود. فیلمنامهی جنایی قراردادی بیگانه کار آنتونی ویلر در دستان ولز تبدیل به سلسلهی خارقالعادهایی از رخدادهای تصویری شد که در آثار مشابه نشانی از آنها نبود، اما در نهایت، جمله ی ولز بیش از فیلمهای این دوره بینندهی فیلمهایش را تکان میداد: «بدیهی ست که میتوانم فیلم جنایی بسازم، اما اصلاً قصد انجامش را ندارم.» گویی فیلمهای این دوره نه به عنوان «فیلمی از آرسن ولز» که برای تشخیص سبک ولز در سینما ساخته شدهاند. فصل آغازین بانویی از شانگهای با اکشن دور تندش در قیاس با فصل آکواریوم و آینهها، گویی برای عقب نیفتادن از برنامهریزی ساخته شده است تا فرصت کافی برای طراحی صحنههای استادانهی پایانی فراهم باشد و...
0 نظر