کتاب فردی فرفره16-مسابقه روی برف : بخشی از کتاب: ماکس گفت: «نه خیر، اینطور نیست. من بهترین بازیکنم.» زیر لب گفتم: «نه بابا، عمراً!» ماکس به سرعت سرش را برگرداند و به من گفت: «تو چیزی گفتی بچه ننه؟!» حسابی ترسیده بودم. فکرش را هم نکرده بودم که ماکسی صدایم را بشنود. لابد قدرت شنوایی غیرعادی داشت. با تته پته به او گفتم: «هان؟... چه؟...» ماکس یقه ام را گرفت و گفت: «چه گفتی؟» با صدای زیر جواب دادم: «من که چیزی نگفتم.» یقهام را محکمتر گرفت و گفت: «تو یک حرفی زدی. همین حالا میخواهم بدانم چه گفتی، وگرنه...» جسی دخالت کرد و به ماکسی گفت: «و گرنه چه کار میکنی؟ زود باش یقهی فردی را ول کن، ماکس!» ماکس به جسی گفت: «اگر یقهاش را ول نکنم، چه کار میکنی؟" و...
0 نظر