کرکس

کتاب کرکس : بخشی از کتاب: در میان محوطه‌ی بتونی و پرت کارخانه‌ی خودروسازی کرکس، موتور ماشین شاسی‌بلندی به غرش درآمد، ماشین از جا کنده شد و به سرعت محوطه را ترک کرد. در آسمان باز شده بود و باران سیل‌آسا می‌بارید، طوری که زمین حسابی خیس و سر شده بود؛ اما راننده عین خیالش نبود. پایش را گذاشته بود روی گاز، توی محوطه‌ی بی در و پیکر کارخانه می‌تاخت و ناله‌ی لاستیک‌های خیس ماشین را که به زمین می‌سایید، درآورده بود. وقتی بالاخره ترمز کرد، ناله‌ها به جیغی بلند تبدیل شدند و ماشین از حرکت ایستاد. دوستی صمیمانه‌ی لیزا و سیمون با ورود همکلاسی جدیدشان بن، دستخوش تغییرات زیادی می‌شود. انگار رفتار مرموز بن بی‌ارتباط با مشکلات اخیر کارخانه‌ی کرکس نیست. آیا بن در ایجاد این مشکلات دست دارد؟ یا او تنها کسی است که می‌تواند کارخانه را از ورشکستگی نجات دهد؟ چرا اتو میلر و فرانک وولف او را تعقیب می‌کنند و آیا سیمون و لیزا می‌توانند دوست جدیدشات را از خطری که تهدیدش می‌کند، نجات دهند؟ و...