کتاب شکارچیان در برف : راننده، ورودی را دور زد و پرسید: دعوا شده بود؟ سوری سرفه ای کرد . گفت: بلا نسبت شما مثل سگ و گربه پریدن به هم. گیتی گفت: زن و شو هرن؟ و دوباره به هوای دیدن دور، سرک کشید ... راننده از شیب ورودی پایین رفت و گفت: مگه خونه رو ازشون گرفتن که تو خیابون دعوا میکنن؟ سوری گفت: همین رو بگو. و گردنش را به پشتی صندلی تکیه داد ...
محصولات مرتبط
1,200,000 ریال
چراغ آخر
550,000 ریال
فراتر از عشق
1,999,000 ریال
پسران دلیر جسور و متفاوت
500,000 ریال
لانه زنبور
500,000 ریال
فاجعه سرخپوستان امریکا
1,550,000 ریال
روایت های کهن فارسی: قصه ها و حکایت ها
5,900,000 ریال
یکی نبود..!
280,000 ریال
دروازه
150,000 ریال
کلاه رئیس جمهور
130,000 ریال
0 نظر