تخفیف ویژه!
کد شناسه :65638

سیاهی چسبناک شب

80,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب سیاهی چسبناک شب : بخشی از کتاب: ?نگاهی به تصویرش انداخت. توده‌ای تیره دید. بی‌خط و خطوطی، نگاهی به کتاب‌ها انداخت که روی هم تلنبار شده بودند. بی ترتیب، هیچ کدام چشمش را نگرفت. ویترین مغازه‌ی کناری را پسندید: کتابها با ترتیب چیده شده لابه‌لای آن‌ها سی‌دی و نوار. نه تصویری از نیما بود و نه شاملو و نه از همینگوی. رفت داخل. فضایی باز، قفسه‌‌هایی نه‌چندان بلند، جا به جا صندلی و میزی، نور ملایم، نقاشی‌هایی با رنگ‌های خوش به دیوارها و نوای ملایم پیانو که کلایدرمان نبود. همان سؤال همیشگی به سراغش آمده بود کتابفروش‌ها چه طور جای کتاب‌ها را حفظ می‌کنند؟ که احساس کرد کسی کنارش ایستاده. می‌دانست کتابفروش است و باز همان شرم همیشگی به سراغش آمد. هرگز نتوانسته بود در چنین مواقعی بگوید چیزی نمی‌خوام. اومدم نگاهی کنم. رو گرداند. مرد جوانی بود و...