پسری که از دخترها فراری بود

کتاب پسری که از دخترها فراری بود : ?قسمتی از کتاب: با این حال، داستانهای من شاید زیبا باشند همچون داستانهای بازمانده‌ی قبل از دوران تلویزیون، زمانی که نویسنده با نوشتن داستان خانواده‌ای را مدیریت می‌کرد، داستانهایی که رضایت خوانندگان غیرمنتقد مجلات را به همراه داشت و از این راه وقت آزاد برای نوشتن رمانهای جدی فراهم می‌آورد. در سال ????، وقتی نویسنده‌ی آزاد تمام وقت شدم، توقع داشتم باقی عمرم را صرف همین کار کنم. همراه دوستانی خوب این کار را کردیم. همینگوی در نشریه ی اسکوایر قلم می‌زد، اسکات فیتزجرالد در ستردی ایوینینگ پست، ویلیام فاکنر در کوری یرز و جان اشتاین بک در و ومنز هوم کامپنین! هرچه دوست دارید پشت سر من بگوید، من هرگز برای مجله‌ای در خصوص بانوان ننوشته‌ام، هرچند زمانی از نوشتن در این گونه مجله ها هم خوشحال می‌شدم و این را نیز عنوان کنم که صرف تنها ماندن زنی در خانه و رفتن شوهرش به سر کار و بچه هایش به مدرسه، نباید چنین تفسیر شود که او موجودی نادان است. چاپ این کتاب امیدی در من ایجاد کرد تا درباره‌ی اثرات مفید داستان کوتاه حرف بزنم و آن را از رمان، فیلم و نمایشنامه یا برنامه‌ی تلویزیونی جدا کنم البته برای انتقال منظورم به شما ابتدا باید همراه من تصویری از خانه‌ی دوران جوانی من در ایندیاناپولیس در اواسط سالهای رکود بزرگ آن دوران را در ذهنتان مجسم کنید و...