کتاب عدل الحاقی : به سادگی محاسبات لازم را انجام دادم. حتی اگر تمام لباسهایم را هم از تن بیرون میآوردند و آنها را به هم گره میزدند طولشان بیش از پنجهفتدهمِمتر هم نمیشد. زائده شیشهای در نقطهای پنهان از دید به سطح زیرین پل وَصل بود. دریغ از کوچکترین دستاویزی که سیواردن بتواند با کمک آن خود را بالا بکشد. استحکام زائدههای رنگی به اندازه خود پل نبود- برآورد میکردم که مارپیچ قرمز ظرف ? الی ? ثانیه زیر وزن سیواردن بشکند. گرچه این برآورد دقیق نبود، ولی شکی نبود که اگر بهدنبال کمک بروم وقتی برخواهم گشت که دیگر دیر شده است. اعماق پرتگاه همچون گذشته زیر لایهای از آب پنهان بود . قطر لولههای کف پرتگاه ناچیز بود- چهبسا کوچکتر از پهنای دو دستِ به پهلو گشاده- و عمقشان دقیقاً برعکس و...
0 نظر