تخفیف ویژه!
کد شناسه :66852

میجان

120,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

کتاب میجان : بخشی از کتاب: صدای هیاهو و همهمه، صداهای ناآشنا، صدای زن و مردهایی که در دنیای خود سیر می‌کنند، همه چیز را می‌شنیدم. در یک دنیای تاریک دنبال یک آشنا می‌گشتم. گرمای عجیبی تمام وجودم را دربرگرفته بود. حسّ عجیبی بود. می‌شنیدم و حس می‌کردم امّا توان هیچ حرکتی را نداشتم، حتّی توان اشک ریختن هم نداشتم. ترس عجیبی تمام وجودم را تسخیر کرده بود. دلم می‌خواست فریاد بزنم و از آدم‌های اطرافم کمک بخواهم، امّا انگار صدا در گلویم حبس شده بود. خواستم با تمام توانم تکانی به خود بدهم، امّا نشد که نشد. چشمانم سنگین بود، تمام تنم بی‌حس بود. سنگینی عجیبی را در خود احساس می‌کردم. دوست داشتم هرچه زودتر بفهمم کجا هستم و این ها چه کسانی هستند که در اطرافم پرسه می‌زنند؟! دست کسی را روی صورتم حس کردم که سعی داشت با انگشتانش، چشمان بسته‌ام را بازکند. خوشحال شدم، انگار حال بد مرا فهمیده بود و آمده بود تا مرا از این تاریکی نجات دهد. اوه نه، این چه بود؟وای چه نور شدیدی! نور آن‌قدر شدید بود که باعث بسته شدن دوبار?? چشمانم شد. عمق تاریکی من از اینجا شروع شد. از روی همین تخت که تخت سفیدی است و حرکت می‌کرد. اینجا بود که حسّ پوچی به سراغم آمد، حسّ تنهایی‌ای که مانند کابوسی از توهّمات زندگی، احساسش کردم و...