تخفیف ویژه!
کد شناسه :52548

چارگوش

77,000 ریال

Rated 5.00 out of 5 based on 0 بررسی
(0 بررسی)
موجود نیست

داوود آجرلو: فکر کن افقی گیر کنی وسطِ یک راه باریک و گوشتی که هی گشاد و تنگ هم می‌شود. دریچه‌ای آن ‌بالا است. باز و بسته می‌شود گاه‌به‌گاه‌ و باز شدنا روشن می‌کند همه‌جا را. چیزی نمی‌فهمی از صدای بیرون. اهمیتی هم ندارد. مهم این است که آن ‌بیرون، صدا هست. پس بیرون هست: کاش می‌رسیدم به دریچه و می‌پریدم بیرون. فکر کن سال‌ها است دریچه‌ی بیرون که باز می‌شود، گوشت‌و‌خون‌هایی دور‌و‌برت هست که می‌بینی و می‌ترسی. تارهایی که می‌لرزند و تو هم می‌لرزی: ترس‌و‌لرز دارم، با هم. فکر کن عادت می‌کنی به ترس‌و‌لرز و با صدای بیرون بازی می‌کنی. هر صدایی را نشانه‌ی حرفی می‌کنی. این ‌صدا یعنی این و آن ‌صدا یعنی آن. کم‌کم به‌گمانت حرف بیرون را می‌فهمی.‌ بعد هم با فشار به دیواره‌ی گوشتیِ این راهِ باریک، اشاره‌هایی می‌کنی که گمانت بیرون می‌بیند و می‌فهمد حرف‌های تو را. حرف می‌زنید با هم :به‌من شک داری؟: نه: پس چرا نمی‌آیی؟: گیر کرده‌ام این‌جا بین گوشت‌و‌خون‌ها: مثل استخوان؟: مثل استخوانِ لای زخم: اما تو استخوان نیستی و آن‌جا زخم نیست: پس من استخوان نیستم و این‌جا زخم نیست: ... فکر کن