زیتون

توضیحات کتاب زیتون - بخشی از متن:
چند روز بود که فقط دلم می خواست الکی گریه کنم. الکى الکی که نه! من هم دلایل خودم را داشتم. آسمان گریه دار بود. صدای زنگ موبایل مامان گریه دار بود. آهنگی که از تلویزیون پخش می شد، اشکم را در می آورد. فکر کردن به این که هنوز شروع سه ماه تعطیلی است که دیگر هق هق گریه ام را بلند می کرد.
مدرسه که می رفتم، نصف روز در خانه نبودم. نصف روز را با بچه های همسن خودم می گذراندم. در این نصف روز، گاهی می خندیدم.
تصمیم خودم را گرفته بودم. گفتم می نشینم روبه روی مامان و می گویم می خواهم بروم. با می گوید برو یا نرو. همین کار را کردم. وقتی آقا داریوش کتش را برداشت تا برود سر کوچه سیگار بخرد، از فرصت استفاده کردم. فقط در چنین مواقعی می توانستم با مامان حرف بزنم و...
( فروشگاه اینترنتی آثار بوک )
چکیده کتاب زیتون : این کتاب، از سری داستان های کوتاه فارسی، نوشته ( منیره هاشمی ) بوده که توسط انتشارات سروش‌ تهیه و روانه بازار شده است.