ادبیات داستانی جهان-شاهزاده پریکلس

کتاب ادبیات داستانی جهان-شاهزاده پریکلس : بخشی از کتاب: ?سرزمین آرام و مرفه تیرکه وسیله شاهزاده‌ای کاردان و شریف به نام پریکلس اداره می‌شد، در انتظار فاجعه‌ای سخت و بنیان‌کن بود که باید برای گریز از آن چاره‌ای اندیشیده می‌شد. پریکلس برای رفع معضلی که وقوع آن غیرقابل اجتناب بود، با هلیکانوس وزیر توانا و درستکار خود به مشورت نشست و ماجرای تهدید آنتیوکوس امپراتور خون‌خوار و بیرحم یونان را با او در میان گذاشت و خواستار کمکش شد. پریکلس درخواستش را از وزیر کاردان و باتجربه‌ خود که در صداقتش تردید داشت، با این پرسش مطرح کرد: آنتیوکوس امپراتور خون‌ریز و بی‌رحم یونان از ما چه می‌خواهد؟ چرا مدام ما را به جنگ و خون‌ریزی تهدید می‌کند؟ هلیکانوس در پاسخ او گفت: - شاهزاده‌ گرامی! نیک می‌دانم که قلب رئوف شما از شنیدن واژه‌ جنگ و آدم‌کشی به درد می‌آید و با آنکه در دلاوری و رشادتت تردیدی ندارم نگرانی شما را ناشی از ترس نمی‌دانم و...